عنوان کامل پایان نامه :
مطالعه تطبیقی عزل ولی قهری در فقه امامیه و حقوق ایران
معانی ولایت در فقه امامیه و حقوق موضوعه
«ولی» کسی است که از طرف شرع مقدس و قانون سرپرستی و اداره اموال محجورین را بر عهده دارد و در روابط خانوادگی به معنای سلطه و اقتداریست که شخص بر مال و جان دیگری پیدا میکند اما با این مقدمه کلمه «ولایت» در فقه امامیه و حقوق موضوعه هرکدام در معانی مختلف بکار رفته است که ابتدا به معنای ولایت در فقه امامیه و سپس به معنای ولایت در حقوق موضوعه به شرح ذیل پرداخته میشود:
۱-۱-۱٫ معانی ولایت در فقه امامیه
«ولایت» به معنای لغوی آن عبارتست از آن که دو یا چند چیزدر کنار هم آنچنان قرار گیرند که چیز دیگری بین آنها فاصله نیندازد. با توجه به این معناست که کلمه ولایت، در مورد قرب و نزدیکی بکار رفته است (اعم از قرب مکانی و قرب معنوی) و همچنین در مورد دوستی، یاری، تصدی امر حکومت، تسلط و معانی دیگر از این قبیل استعمال شده است؛ زیرا درهمه این موارد نوعی مباشرت و اتصال وجود دارد.
از نظر موارد استعمال کلمه «ولایت» راغب در مفردات۱ و جواهری در کتاب الصحاح۲ گفتهاند؛ ولایت (بکسر واو) به معنای تسلط و ولایت (بفتح واو) به معنای نصرت بکار رفته است.
و «ولایت» به معنی اصطلاحی آن سلطهای است که شخص برمال و جان دیگری پیدا میکند و شامل ولایت پیامبر، حاکم، پدر و جدپدری نیز میشود.چنانچه صاحب بلغه الفقیه۳ در تعریف ولایت مینویسد: «هی سلطنه علیالغیر عقلیه او شرعیه، نفسا کان اومالا اوکلیها بالاصل و بالعارض» اما در روابط خانوادگی، ولایت، عبارت از اقتداری است که قانونگذار به منظور نگاهداری، مواظبت، تربیت و اداره امور مالی و غیره کودک یا سفیه و مجنونی که حجرشان متصل به زمان صغر است به پدر و جدپدری اعطا کرده است.
۱-۱-۲٫ معانی ولایت در حقوق موضوعه
ولایت عبارت از سلطه و اقتداری است که قانون به جهتی از جهات به کسی میدهد که امور مربوط به غیر را انجام دهد و کسی که این سمت را داراست «ولی» نامیده میشود.[۱]
۱-۲٫ اقسام ولایت در فقه امامیه و حقوق موضوعه :
ولایت در فقه امامیه و حقوق موضوعه هر کدام تقسیمات مربوط به خود را دارند که در بحث زیر به بیان آنها پرداخته میشود:
۱-۲-۱٫ اقسام ولایت در فقه
یکی از انواع ولایت در فقه امامیه «ولایت قهری» میباشد که به آن ولایت اجباری و ذاتی هم نامیده میشود، ولایتی است که از شئون علاقه بین پدر و فرزند است. زیرا همین که طفل بدنیا آمد، به حکم الهی تحت ولایت پدر و جدپدری که دارای شرایط ولایت باشند، قرار میگیرد و نیاز به انتصاب یا تنفیذ ندارد.ولی هم نمیتواند از دخالت درامور مربوطه به اموال، نگهداری و مواظبت طفل خودداری کند.بدین جهت به پدر و جدپدری ولی قهری یا اجباری گفته میشود.
یکی دیگر از اقسام ولایت، «وصایت» می باشد. و آن ولایتی است که به موجب وصایت واگذار میگردد. هریک از پدر و جدپدری بعد از وفات دیگری میتواند برای اولاد خود که تحت ولایت او میباشند، وصی معین کند؛ تا بعد از مرگش در نگهداری و تربیت آنها مواظبت کرده، و اموال آنها را اداره کند.بنابراین، وصی بعنوان قائم مقام ولی قهری، امور مربوط به ولایت را انجام میدهد، لذا اگر یکی از پدر یا جدپدری (ولی قهری) زنده باشد، دیگری نمیتواند برحفظ و اداره اموال کودک، وصی معین نماید.[۲]
«ولایت قیمومت» نوع سومی از ولایت میباشد که این ولایت را حاکم میتواند شخصاً اعمال کند و یا شخصی را به عنوان نماینده خود برای سرپرستی طفل تعیین نماید که او را قیم، یا وصی یا وکیل حاکم مینامند. درحال حاضر، دادرس و دادستان، بعنوان نماینده حاکم شرعی عهدهدار تعیین قیم برای کودکانی هستند که ولی قهری و وصی منصوب از طرف ولی قهری ندارد. حاکم شرعی، «ولی عام» نامیده میشود چون بر هرکسی که ولی نداشته باشد ولایت دارد. بنابراین پدر و جدپدری (ولی قهری) و وصی منصوب از طرف آنان که بر افراد معینی ولایت دارند، «ولی خاص» نامیده میشوند.عنوانهای ولایت قهری، وصایت و قیمومت در طول یکدیگر قرار دارند.
«ولایت جدپدری» که قسم چهارم از ولایت میباشد که در فقه امامیه، ولایت بر طفل به اشتراک با پدر و جدپدری است و درصورت نبودن پدر و جدپدری یا یکی از اجداد پدری، وصی منصوب از طرف آنان، ولی طفل خواهد بود.و سایر نزدیکان، ولایتی بر طفل ندارند.[۳]
«ولایت پدر» گونه پنجم از ولایت است و مقصود از پدر، کسی است که کودک از نظر شرعی بدون واسطه از صلب او متولد شده باشد، یعنی نسبت طفل از نظر شرعی بدون واسطه به او میرسد. بنابراین فرزند رضاعی و کودکی که از زنا متولد میشوند از شمول این ولایت خارج خواهند بود.زیرا، حق ولایت از آثار نسب شرعی است. فقهای امامیه، برای اثبات ولایت پدر به روایات، بنای عقلاء و اجماع استدلال کردهاند.[۴]
و بالاخره آخرین نوع ولایت که در فقه از آن سخن به میان آمده است «ولایت عدول مومنین» میباشد. بنابر آنچه در فقه آمده است، هرگاه محجور، ولی خاص (پدر و جدپدری و وصی منصوب از ناحیه آنان) نداشته باشد و مجتهد جامع الشرایط هم برای اداره امور نباشد، عدول مؤمنین سرپرستی و اداره امور محجور را به عهده میگیرند و هریک از آنان به تنهایی، یا با مشارکت دیگران میتوانند در این زمینه با رعایت مصلحت محجور اقدام کند.[۵]
۱-۲-۲٫ اقسام ولایت در حقوق موضوعه :
قانون مدنی در رابطه با ولایت، در کتاب هشتم از جلد دوم تحت عنوان «اولاد» در باب سوم این کتاب با عنوان «ولایت قهری پدر و جدپدری» از ماده ۱۱۸۰ تا ۱۱۹۴ سخن گفته است. قانون مدنی به پیروی از فقه امامیه، سمت ولایت قهری را به پدر و جدپدری اختصاص داد، و آن را برای مادر نشناخته است. هرچند که اجازه داده است مادر بعنوان وصی منصوب از طرف ولی قهری تعیین شود و ولی خاص فرزند خود بشمار آید و همچنین مادر میتواند بعنوان قیم برای اداره اموال محجور تعیین شود.
۱-۳٫ قلمرو ولایت قهری در فقه امامیه و حقوق موضوعه
درست است که ولی قهری به عنوان نماینده میتواند در کلیه امور مربوط به اموال و حقوق مالی مولی علیه دخالت کند اما این بدان معنی نیست که اختیارات ولی قهری نامحدود بوده و هر عملی ولو به ضرر مولی علیه را انجام دهد. با این وصف در مباحث زیر به تبیین بیشتر این موضوع پرداخته شده است:
۱-۳-۱٫ قلمرو ولایت قهری در فقه امامیه
در فقه امامیه اختیارات گستردهای برای اداره امور کودک به ولی قهری داده شده است پدر و جدپدری که از جانب خداوند سرپرست بر اداره کودک قرار داده شدهاند، بعنوان نماینده در کلیه امور مربوطه به اموال و حقوق مالی مولیعلیه میتوانند دخالت کنند بدون این که حاکم و یا هر مرجع قانونی دیگری بر اعمال آنها نظارت داشته باشد.[۶]
اما این بدین معنا نیست که دایره اختیارات ولی قهری نامحدود است و میتواند هر عملی ولو به ضرر مولیعلیه باشد، انجام دهد.آنچه که اختیارات گسترده ولی قهری را محدود میکند، غبطه و مصلحت کودک است. ولی قهری باید در اعمال خود مصلحت مولیعلیه را رعایت کند و نمیتواند عملی برخلاف مصلحت او انجام دهد، مثلاً نمیتواند مال محجور را به کمتر از ثمن مثل (قیمت عادله روز) بفروشد، یا مالی برای او به بیشتر از ثمن مثل بخرد، یا تجارتی که برحسب عرف زیانآور است به نمایندگی او انجام دهد، یا بدون ضرورت برای او وام بگیرد. همچنین ولی قهری نمیتواند مال مولیعلیه را به دیگری ببخشد؛ زیرا بخشش، عملی صرفاً مضر و برخلاف غبطه و مصلحت محجور است. بنابراین دایره اختیارات ولی قهری از یک جهت عام و از یک جهت دیگر محدود است.جهت محدود بودنش به این است که تنها تصرفاتی نافذ است که براساس مصلحت و غبطه مولیعلیه انجام میگیرد. و جهت عامش این است که هرکاری که بر مصلحت مولیعلیه باشد.[۷]
- راغب اصفهانی، ابوالقاسم حسن بن محمد، المفردات فی غریب القرآن، ص۵۳۳٫
- جوهری، اسماعیل بن عماد، الصحاح تاج اللغه و الصحاح العربیه، ص۲۵-۳۰٫
- آل بحرالعلوم، سید محمد، بلغه الفقیه، ص۲۱۰٫
- وزیری، مجید، حقوق متقابل کودک و ولی در اسلام، ص ۲۰-۲۱٫
[۲] همان، ص ۲۳٫
[۳] . همان، ص ۲۳-۲۴٫
[۴] . بحرانی، یوسف، الحدائق الناصره فی الحکام العتره الطاهره، ص ۲۷۴٫
[۵] . میرزای قمی، ابوالقاسم، جامع الشتات، صص ۴۶۷ و ۴۵۳٫
- موسوی خمینی، سیدروح الله، تحریرالوسیله، ص ۱۳٫
- محقق کرکی، علی بن حسین، جامع المقاصد، ص ۱۸۷٫
سوالات یا اهداف پایان نامه :
هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تطبیقی عزل ولی قهری در فقه امامیه و حقوق ایران میباشد.
ت. اهداف جزئی تحقیق
- بررسی مفهوم ولایت و اقسام آن.
- بررسی و تبیین حدود ولایت ولی قهری در امور مالی و غیرمالی.
- بررسی و تبیین اولویت والدین در ولایت بر کودک.
- بررسی و بیان موارد عزل ولی قهری و ضمانتها و مسئولیتهای ولی قهری.
- بررسی و بیان موارد ضم امین و عزل قیم.
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 121
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0