عنوان کامل پایان نامه :
مداخله بشردوستانه و ارتباط آن با حاکمیت ملی کشورها
تکه هایی از این پایان نامه :
مبنای مداخله پیش از منشورملل متحد
هر چند می توان استدلال کرد که اصل صریحی در حقوق و روابط بین الملل وجود ندارد که به کشورها حق دهد در امور دیگر کشورها دخالت کنند و گذشته از آن دست کم از ۱۹۲۸ با امضای پیمان بریان-کلوگ اصل خودداری از کاربرد زور در حقوق بین الملل پذیرفته شده است، اما نظر برخی علمای حقوق در این باره متفاوت است. برخی حقوقدانان مداخله بشردوستانه را مشروع می دانند و شماری آنان با استناد به حق محافظت از خود و خودیاری در صدد توجیه این گونه دخالت ها برآمده و می گویند جزئی از حقوق بین الملل عرفی شده است.[۱]
در مورد پشتیبانی از اتباع دولت دیگر و دخالت در کشور دیگر، نظریه پردازانی چون گروسیوس و اپنهایم به این باورند که اگر حقوق مردمانی در کشوری از سوی دولت آن کشور پایمال شود ، جامعه بین الملل حق دارد به پشتیبانی از آنان برخیزد.[۲]
از دید اپنهایم قانونی بودن مداخله بشردوستانه در حقوق بین الملل عرفی بر این فرض استوار است که دولت ها موظفند در رابطه با اتباع خود و اتباع دیگر دولت ها حداقل حقوقی را رعایت کنند.[۳]در اینکه ماهیت مداخله هایی که در قرن نوزدهم و اوایا قرن بیستم صورت گرفت واقعا بشردوستانه بوده جای شک و تردید بسیار است زیرا غالبا متوجه امپراتوری در حال اضمحلال عثمانی و با هدف حمایت از استقلال خواهی اقلیت غیر مسلمان ساکن در آن قلمرو و با نیتی کاملا سیاسی بوده است. در نتیجه باید گفت استفاده از عنوان مداخله بشردوستانه در این دوره صرفا بهانه ای برای پیشبرد منافع ملی خصوصا دول اروپایی و ایالات متحده بوده ، زیرا مفهوم حقوق بشر هنوز آن چنان فراگیر نبوده که جایگاهی در سیاست خارجی دول مزبور داشته باشد همچنین موارد استفاده از این عنوان به تعدادی نبوده است که بتوان از آن به عنوان رویه کشورها نام برد. پس به این عقیده که پیش از جنگ جهانی دوم این دکترین بخشی از حقوق بین الملل عرفی شده است باید تردید کرد.[۴]
منشور سازمان ملل متحد درباره جنگ و کاربرد زور مقررات و قواعد بسیار پرمنعنی و بنیادینی را مقرر نموده است. سرآغاز منشور بیانگر قصد ونیت استوار همه دولت ها و تعهد حقوقی شان برای ترک جنگ و کاربرد زور در روابط بین الملل بود.درحقیقت با تصویب منشور ملل متحد، برای نخستین بار تأمل در چنین اموری به طور صریح مورد توجه قرار گرفت. به موجب منشور کاربرد زور و یا حتی تهدید به کاربرد زور در روابط بین المل منع شده و تنها استثنای آن « دفاع مشروع » بیان گردید که در ماده ۵۱ منشور تعریف و پیش بینی شده است. پس از جنگ جهانی دوم و تصویب منشور ملل متحد اصل مداخله بشردوستانه بیش از پیش در معرض حذف شدن قرار گرفت.[۵]
بند۲- تدوین منشور ملل متحد و مداخلات بشردوستانه
الف: مداخله بشردوستانه قبل از پایان جنگ سرد
منشور سازمان ملل متحد درباره جنگ و کاربرد زور مقررات و قواعد بسیار پر معنی و بنیادینی را مقرر نموده است سرآغاز منشور بیانگر قصد و نیت استوار همهی دولت ها و تعهد حقوقی شان برای ترک جنگ و کاربرد زور در روابط بین المللی بود . در حقیقت با تصویب منشور ملل متحد ، برای نخستین بار تأمل در چنین اموری به طور صریح مورد توجه قرار گرفت . به موجب منشور ، کاربرد زور و یا حتی کاربرد زور در روابط بین المللی ممنوع شده و تنها استثنای آن « دفاع مشروع » بیان گردید که در ماده ۵۱ منشور تعریف و پیش بینی شده است . پس از جنگ جهانی دوم و تصویب منشور ملل متحد ، اصل مداخله بشر دوستانه نیز بیش از هر زمان دیگری در معرض حذف شدن قرار گرفت . قواعد منشور در زمینه منع توسل به زور در روابط بین الملل موجب تحولات اساسی در عرصه حقوق و جامعه بین المللی گردید.[۶]
از سال ۱۹۴۵ به بعد این اصل در قطعنامه های مجمع عمومی سازمان ملل متحد مورد تایید قرار گرفت که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد :
- اعلامیه غیر قانونی بودن مداخله در امور داخلی دولت ها (۱۹۶۵)
- اعلامیه اصول حقوق بین الملل در ارتباط با روابط دوستانه (۱۹۷۰)
- قطعنامه تعریف تجاوز (۱۹۷۴)
- اعلامیه افزایش کارایی اصل خودداری از تهدید یا استفاده از زور در روابط بین الملل (۱۹۸۸)
در نتیجه پیش از سال ۱۹۹۰ « اصل بر احترام به قاعده آمره عدم توسل به زور و توجه به دکترین حاکمیت و عدم دخالت در امور داخلی دولت های دیگر » بود و این اصل به عنوان مانعی جدی بر سر راه به کارگیری مکانیزم های مداخله بشردوستانه مطرح شده بود. در این دوره مداخلات بشردوستانه در سایه رقابت دو ابر قدرت قرار گرفت ، بدین معنا که امریکا و اتحاد جماهیر شوروی برای جلوگیری از جنگ میان دو قطب ، میکوشیدند که خود را کمتر درگیر این گونه مسائل کنند. با وجود این ، مواردی از دخالت در این دوران چه برای پشتیبانی از اتباع خود و چه در پشتیبانی از اتباع دولت دیگر رخ داد که میتوان به حمله هند و پاکستان شرقی در ۱۹۷۱ که به شکل گیری بنگلادش انجامید ، دخالت ویتنام در کامبوج در ۱۹۷۸ که به دیکتاتوری خمرهای سرخ پایان داد . دخالت تانزانیا در اوگاندا در ۱۹۷۹ که مایهی سرنگونی عیدی امین دادا شد و حمله آمریکا به گرانادا اشاره کرد . به عقیده توماس جی وایس در دوران جنگ سرد همچون گذشته دخالت هایی که به بهانه بشر دوستی صورت گرفته ، بر سر هم ، بیش از آنکه انگیزه های بشر دوستانه داشته باشد . در راستای هدف ها و منافع دولت های مداخله گر بوده است. [۷]
باتوجه به اینکه رفتار و موضعگیری دولت ها در قبال « مداخله انسان دوستانه ، همواره با در نظر گرفتن ملاحضات سیاسی و دیگر منافعشان صورت گرفته است . چه آنموقع که خود راساً مداخله کرده اند و چه هنگامی که راجع به مداخله دولتی در امور دولت ثالث موضعگیری کرده اند . در چنین شرایطی نمیتوان مدعی شد که در این دوره دولت های عضو جامعه بین المللی مداخله انسان دوستانه را به عنوان یک قاعده الزام آور در روابطشان با دیگر اعضای جامعه بین المللی پذیرفته باشند .[۸]
سوالات یا اهداف پایان نامه :
پرسش تحقیق
۱) با توجه به جهان شمولی حقوق بشر و اصل عدم مداخله در کشورها آیا مداخله در حاکمیت ملی کشورها با توجیهات بشردوستانه مجاز می باشد؟
۲) مداخله بشردوستانه چه ویژگی هایی دارد و تحت چه شرایطی انجام می شود؟
۳) ماهیت اصلی نقض وسیع حقوق بشر چیست و آیا بحرانهای انسانی میتواند تهدید علیه صلح و امنیت بین المللی تلقی شود؟
فرضیه ها
۱)حاکمیت ملی نمیتواند دست آویز کشورها برای نقض حقوق بشر باشد.
۲)درمداخله بشردوستانه درصورتیکه بتواند ازیک فاجعه انسانی جلوگیری کند میتوان حاکمیت دولتها را نسبی انگاشت.
اهداف علمی تحقیق
۱)ارائه راه حلی برای حفظ حاکمیت کشورها در عرصه بین الملل و جلوگیری از مداخلات غیرضروری در امورکشورها تحت لوای حقوق بشر.
۲-حمایت از حقوق بشر و جلوگیری از نقض فاحش آن توسط کشورها.
۳-حفظ صلح و امنیت بین المللی
متن فوق بخش هایی از این پایان نامه بود
برای دیدن جزئیات بیشتر ، خرید و دانلود آنی فایل متن کامل با فرمت ورد
می توانید به لینک زیر مراجعه نمایید:
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 286
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0