دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان
پایاننامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد
موضوع:
تملک اراضی توسط سازمانهای دولتی و تعارض آن با حقوق مالکانه اشخاص
استاد راهنما:
جناب آقای دکتر حمید ابهری
استاد مشاور:
جناب آقای دکتر علیرضا حسنی
برای رعایت حریم خصوصی نام نگارنده درج نمی شود
تکه هایی از متن به عنوان نمونه : (ممکن است هنگام انتقال از فایل اصلی به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)
چکیده
در فقه اسلامی، در روایات متعدد از جمله قاعده مشهور «الناس مسلطون علی اموالهم» و نیز قانون مدنی در مواد مربوط به مالکیت بخصوص ماده 30 قانون مذکور مالکیت خصوصی افراد به رسمیت شناخته شده است. این ماده بیان میدارد: «هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد، مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد». امروزه گسترش شهرها و شهرنشینیها و گسترش اقتصاد و تکاپوی صنعت و نیاز شهروندان به امکانات بیشتر، موجب گردیده است دستگاههای اجرایی در بسیاری از مواقع، برای اجرای طرحهای قانونی خود، تحت ضوابط و شرایط و تشریفات خاصی به تملک املاک اشخاص بپردازند.
هدف از انتخاب موضوع تملک اراضی توسط سازمانهای دولتی و تعارض آن با حقوق مالکانهی اشخاص، بررسی تقدم مصالح عمومی جامعه و مجوزات تملک عمومی بر منافع خصوصی جامعه، بررسی توجیهات و مجوزات و مبادی فقهی مرتبط با تحلیل و مقدمات مالکیت برای سازمانهای عمومی و دولت، بررسی روشهای پرداخت حقوق مالکین املاک واقع در طرحهای عمومی و … میباشد.
روش تدوین این پایان¬نامه، ابتدا با استفاده از منابع موجود در کتابخانه، مطالب جمعآوری و سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. لذا روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی میباشد.
در این پایاننامه به بررسی تملک املاک توسط سازمانهای دولتی و تشریفات قانونی و نحوه تملک و دعاوی ناشی از آن و …. پرداخته شده است و خواهیم دید که گاهی اوقات، مالکیت خصوصی اشخاص تحتالشعاع حاکمیت دولت قرار میگیرد.
کلید واژهها: تملک، اراضی، اجرای طرح، دستگاههای اجرایی، مالکیت خصوصی
فهرست مطالب
عنوان صفحه
مقدمه 1
فصل اول: کلیات
مبحث اول: تعاریف و مفاهیم 6
گفتار اول: مفهوم تملک 6
گفتار دوم: مفهوم مالکیت 6
بند اول: مالکیت خصوصی 8
بند دوم: مبنای مالکیت خصوصی 9
گفتار سوم: مفهوم دولت وسازمان¬های دولتی 11
بند اول: مفهوم دولت 11
بند دوم: مفهوم سازمان¬های دولتی 13
مبحث دوم: مفهوم برنامههای عمومی و عمرانی و نظامی 14
گفتار اول: مفهوم برنامههای عمومی 14
گفتار دوم: مفهوم برنامههای عمرانی 15
گفتار سوم: مفهوم برنامههای نظامی 15
مبحث سوم: حقوق عینی، اوصاف و اقسام آن 16
گفتار اول: تعریف حقوق عینی 16
گفتار دوم: اوصاف حقوق عینی 16
گفتار سوم: اقسام حقوق عینی 17
بند اول: حق مالکیت 17
بند دوم: حق انتفاع 20
بند سوم: حق ارتفاق 21
بند چهارم: حق زارعانه 22
بند پنجم: حق کسب و پیشه و سرقفلی 23
فصل دوم: تملک اراضی و املاک خصوصی توسط سازمانهای دولتی
مبحث اول: تشریفات قانونی و نحوه تملک املاک توسط دولت 28
گفتار اول: تشریفات قانونی تملک اراضی 28
بند اول: وجود طرح و نیاز دستگاه اجرایی 28
بند دوم: تأمین اعتبار 30
بند سوم: گواهی عدم امکان تأمین زمین ملی یا دولتی 31
بند چهارم: استعلام ثبتی 33
بند پنجم: اعلام به مالک 36
گفتار دوم: نحوه تملک املاک خصوصی از سوی دولت 37
بند اول: تملک با توافق صاحب حق در قیمت 37
بند دوم: تملک بدون توافق صاحب حق در قیمت 39
مبحث دوم: روشهای پرداخت حقوق مالکین 41
گفتار اول: پرداخت نقدی 42
گفتار دوم: اعطای معوض 45
گفتار سوم: اعطای تراکم 46
گفتار چهارم: تغییر کاربری 47
مبحث سوم: استثنائات وارده بر رعایت تشریفات قانونی تملک 48
گفتار اول: فوریت اجرای طرح 49
گفتار دوم: عدم تسریع که موجب ضرر و زیان گردد. 50
گفتار سوم: حضور مالک و اشخاص خاص 50
گفتار چهارم: پرداخت یا تودیع عادله در مدت سه ماه 51
مبحث چهارم: دعاوی ناشی از تملک اراضی 51
گفتار اول: اقدامات حقوقی 52
بند اول: دعوای تصرف عدوانی 53
بند دوم: دعوای ممانعت از حق 54
بند سوم: دعوای مزاحمت از حق 54
بند چهارم: خلع ید 55
بند پنجم: مطالبه قیمت یا معوض اراضی در طرح 57
گفتار دوم: اقدامات کیفری 58
بند اول: شکایت تصرف عدوانی، مزاحمت و ممانعت از حق 59
بند دوم: شکایت تخریب 59
بند سوم: شکایت سوءاستفاده مأمورین و کوتاهی در انجام وظیفه قانونی 60
گفتار سوم: طرح دعوی از طریق دیوان عدالت اداری 61
فصل سوم: مبانی فقهی مورد بحث تعارض تملک اراضی
مبحث اول: تقدم حقوق خصوصی بر حقوق عمومی 64
گفتار اول: قاعده تسلیط 64
گفتار دوم: قاعده ضمان ید 68
مبحث دوم: تقدم حقوق عمومی بر حقوق خصوصی 70
گفتار اول: قاعده ولایت بر ممتنع 70
گفتار دوم: قاعده لاضرر 72
نتیجهگیری و پیشنهادات 75
منابع 77
مقدمه
انسانها اساساً نسبت به اموال خود، علاقه درونی دارند و همواره بین مال و مالک، یک وابستگی و رابطهای وجود دارد که این رابطه، به مالک مال این توانایی را میدهد که بتواند هر گونه دخل و تصرفی را در مال خود بنماید. بنابراین عواملی که باعث تحدید این تصرفات شود، از سوی مالک قابل پذیرش نبوده و با حقوق مالکانه در تعارض است.
رابطه بین انسانها و اموالشان، مطابق قوانین ایران و همچنین احکام شرع مقدس اسلام به عنوان مالکیت خصوصی پذیرفته شده است.
ماده 30 ق.م بیان میدارد: «هر مالکی نسبت به مایملک خود حق همه گونه تصرف و انتفاع دارد مگر در مواردی که قانون استثناء کرده باشد».
این ماده بیانگر پذیرش مالکیت افراد نسبت به اموالشان از سوی قانونگذار بوده که از آن به عنوان اصل تسلیط تعبیر می¬شود، هر چند این اصل با استثنائاتی نیز محدود شده است.
قانون مدنی ضمن محترم شناختن مالکیت خصوصی افراد، هر گونه تجاوز و تعرض به مالکیت آنها را ممنوع دانسته و برای متجاوزان مسئولیتهای کیفری و حقوقی در نظر گرفته است.
مالکین اموال با عنایت به ماده 30 ق.م حق همهگونه تصرف در اموال خود را دارند اما از طرفی با وضع ماده 132 ق.م که معروف به قاعده لاضرر میباشد، این تصرفات محدود شده است.
ماده 132 ق.م بیان میدارد:«کسی نمیتواند در ملک خود تصرفی کند که مستلزم تضرر همسایه شود مگر تصرفی که بقدر متعارف و برای رفع حاجت یا رفع ضرر از خود باشد».
برای دانلود پایان نامه اینجا کلیک کنید
لینک بالا اشتباه است
:: بازدید از این مطلب : 266
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0